کلا مدتی است که آرامش عجیبی دارم. فکر کنم یه چیزی تو مایه های حس تسلیم به سرنوشت. با اینکه قراره آخر این ماه بکل زندگی ام کون فیکون بشه بازم عین خیالم نیست. راز موفقیت ام اینه که به آینده ام بیشتر از یکی و دوهفته جلوتر فکر نمی کنم. برای چیزایی تو زندگی ام که تحت کنترل ام نیستند خودمو ناراحت نمی کنم. به درک که کی درسم تموم می شه. به درک که برای فلان کنفرانس در ماه نوامبر چه ابسترکتی باید بدم. به درک که کجا کار گیر میارم. نمی خوام به این فکر کنم که کی دوباره باهم زندگی خواهیم کرد و چجوری از پس ال دی برمیایم. فقط مواظب این هستم که به موقع غذا بخورم تا معده ام درد نکند. از کار روزانه ام لذت می برم. دو روز شنا، یک روز یوگا، فیلم دیدن های گاه و بیگاه و آبجوخوری جمعه شب ها تنها تفریح ام است که با توجه به زندگی و حجم کاری در اینجا از سرم هم زیاده. مثلا دلخوشی امروزم فکر کردن به تعطیلاتی که با هم می خوا یم بگذرونیم، نمی خوام به آخر این ماه فکر کنم. والسلام!
[Wednesday, August 17, 2011]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot