غر می زنم
یه کارایی هست که رو اعصاب است ولی یه روز کاری باید وقت بگذاری بشینی تمومشون کنی.
چندین ماه است دستگیره داخلی در ماشین ام شکسته و عوض گودر خونی نمی شینم یدونه دستگیره آن لاین سفارش بدم. عوض کرن تایمینگ بلت ماشین ام که هر آن ممکنه وسط راه ولم کنه. یعنی اول پیدا کردن یه تعمیرکار خوب که قیمت خون باباش را ازم نگیره. کردیت کاردی که یه ماه پیش سفارش دادم هنوز نیومده ولی 10 دقیقه وقت نمی گذارم که بهشون زنگ بزنم و کارت جدید درخواست کنم. بیمه سلامتی ام قرار است یه پولی را بده ولی می گه تو سهمتو ندادی، حالا باید حالیشون کنم که من سهمم را دادم و حالا نوبت شماست که 80% را بدید. از یه ور هم هی فرت و فرت از دکترم نامه میاد که که چرا پولمو نمی دی؟ پس کو پس؟! سر و کله زدن با شرکت اینترنتی که به خونم اینترنت می ده. بگم به خدا این زجری که اینترنت شما تو این مدت به من داد را من تو ایران تجربه نکردم. پس دادن یه سری خرید هایی که کردم و پشیمون شدم و اگه تا یه ماه دیگه پس ندم ور دلم می مونن. زنگ زدن به آفیس خدمات آپارتمنمون که بیان دوش آبی را که یه ماه است چکه می کند درست کنند. عوض کردن باطری ساعتم. پیدا کردن آن لاین یه مونیتور خوب و ارزون که رییسم برام بخرد.
[Tuesday, May 03, 2011]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot