چندین مرتبه در روز مچ خودم رو گرفت‌ه باشم که هی اخم نکن ؛ وسط پیشونی‌ت خط می‌افت‌ه ؟ بیش از یازده بار در دوساعت و هر دفعه‌اش صدای و صورت ‌ اون کسی که اولین‌بار به‌م گفت : اخم نکن ؛ توی گوش‌ و چشم‌م می‌آد . بعضی جمله‌ها با اشخاص هست که معنی بیش‌تر و عمیق‌تری پیدا می‌کنه و تا منتهی‌الیه سلول‌های خاکستری‌ت فرو می‌ره و همه‌ش تداعی‌ می‌شه . شب‌ها از خواب می‌پرم ؛ دکتر‌ در کم‌ترین فاصله به چشم‌هام - سوزن می‌خواد بکنه وسط پیشونی‌م .
دوباره می‌خوابم . " ادامه‌ی خواب رو می‌بینم " . چرا خواب‌های بد دنباله‌دارن ؟
(+)

[Sunday, March 13, 2011]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]