امروز بر می گردد. این همه مدت یه جوری گذشت اما امروز نمی گذرد. آروم و قرار ندارم و دل تو دلم نیست. هی از تو Track Flight Status چک می کنم ببینم الان کجای اقیانوس است. از شانس بد امروزم تعطیله و اگه برم سر کار پرنده هم پر نمی زنه غم باد می گیرم. با این که لباسام ته کشیدن حوصله خرید رفتن هم ندارم. هوس چلوکباب کردم. همش به خاطر عکسی که دیدم. از یه طرفم می گم غلط کردی از دیروز یه عالمه غذا مونده ، باید اونا رو تموم کنی. خیلی بد عادت شدم. مثلا الان چند جور پنیر نصف کاره تو یخچال ام هست. هردفعه موقع خرید، هوس یه چیزی می کنم بعد نمی خورم یکی دیگه می خرم. بعد هم اونقد می مونن که باید بندازم دور. شیطونه می گه پاشم برم سینما از این فیلم درپیتی های کمدی عاشقانه ببینم. می دونم از هری پاتر خوشم نمیاد. عاشق کتاب هاش بودم اما یکی از فیلم هاشو دیدم اصلا خوشم نیومد. چی کار کنم؟
[Friday, November 26, 2010]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot