صبح که داشتم می رفتم دانشگاه تو راه یاد افاضات علیرضا افتخاری : "باز هم رییس جمهور یا هر کس دیگری که به من لبخند بزند و محبت کند را در آغوش می گیرم." و کامنت تاریخی ساسان م.ک (سلام عاصی جان!) :"یکی نیست بهش بگه مرد حسابی مگه بوشوگی؟" افتاده بودم و از ته دل واسه خودم تو ماشین می خندیدم. خوش و خرم. :)
[Thursday, September 02, 2010]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot