همچین یکی دو ساعتی که از روی ناهارم می گذره یه جوری بی حال وبی رمق می شم و وقتشه که یه کافی بزنم به رگ. ماشین کافی میکر تو راهرو است. کافی و آب رو ریختم . دگمه on اش رو زدم و اومدم آفیس. بعد ده دقیقه رفتم دیدم کافی ام نیست. دفعه اولی نیست که این بلا سرم میاد. نگو دوباره یکی پریزشو بیرون کشیده بوده و منم نفهمیدم. اگه بدونم کار کیه می دونم باهاش چی کار کنم. لعنتی! حالا دوباره باید ده دقیقه دیگه صبر کنم تا آماده شه و تا اون سر راهرو بکوبم برم.
دیروز یه ایمیل از پست داک عزیز داشتم که زودتر دارد بر می گردد. خلاصه امروز افیشنسی ام غوغا می کند. اگه بگه این مدت که من نبودم پس چه غلطی کردی؟ چوابی ندارم که تقدیمش کنم. خدا بخیر کنه!
[Thursday, July 08, 2010]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot