همه وقتی از سختی های غربت و تنهایی حرف می زنند همش از موقع هایی صحبت می کنند که حالشون خوب نیست، دلشون گرفته و افسرده اند . آه می کشند که کاش یک دوست داشتند تا باهاش درد دل کنند و بعدش حالشون بهتر شه. یه موقعیت دیگه ای هم هست که متفاوته ولی باز به همون آه کشیدن منجر می شه. اونم موقع هایی است که شادی. یه اتفاق خوب برات افتاده و داری از خوشی بال در میاری ولی کسی را نداری تا خوشی ات رو باهاش شر کنی. همین خوشی تو دلت باد می کنه و قلمبه می شه از بس تو خودت می مونه. انگار نه انگار که تا چند ساعت پیش خوش خوشانت بوده...

[Thursday, October 15, 2009]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]