یه کارایی هستن که باید بالاخره یه زمانی رو براشون کنار بگذاری و انجامشون بدی. امروز من، می شه گفت صرف این کارا شد.
1) نزدیک دو هفته بود که دوچرخه ام پنچر شده بود. امروز بعد از دیدن یه خودآموز پنچر گیری در اینترنت خودم دست به کار شدم و بعد از خرید آفتابه لگن در عرض جیک ثانیه دوچرخه رو از حالت لنگ در هوایی در آوردم.
2) فرم های دنگ و فنگ داره بیمه م رو پر کردم و پست کردم به امید اینکه پول دوا درمون ام رو از حلقومشون در آرم.
3) دسک تاپ و لپ تاپم رو آب و جارو و اورگانایزد کردم و یه بک آپ اساسی گرفتم.
4) چهار تا دفتر Black n’ Red اینترنتی سفارش دادم چون هیچ جایی پیدا نمی شدن. از موقعی که ریپورت های روزانه ام رو تو این دفتر می نویسم به ریسرچم علاقه مند شدم. جدی می گم.
5) خیلی وقت بود که باید پتانسیل یکی از کد ها رو از تو دل کد در میاوردم و می گذاشتم تو یه ساب روتین و به علت فراخی با**سن هی عقب می انداختم. امروز نسبتا شرش کنده شد.
6) زنیت برای خودش از اینا خرید. عاشق شدم چه عاشق شدنی! اونقد راحته که خدا می دونه. شاید منم برای تولد یه نفر براش بخرم. :دی حالا اصلا عکسشم می گذارم.

بسه دیگه! الانم آش و لاش پای تلویزیون نشستم و دارم ساب وی (میت بال) که از بغل خونه ام گرفتم می زنم. اول می خواستم بیام و تخم مرغ درست کنم که یادم افتاد نون ندارم. خوشبختانه بغل دست خونه ام یه ساب وی و یه استارباکس و یه غذای مکزیکی فروشی وجود داره. برای همین مطمئنا هیچ وقت از گرسنگی نخواهم مرد.

[Thursday, May 21, 2009]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]