از صبح هرچی فکر می کنم یادم نمیاد اون کدوم کتابی بود که شخصیت اولش یه اکسیر جوانی می خورد و نمی میرد . یه چیزه خیلی محوی یادم میاد. کتاب داستان زندگیشه. با یه هنرپیشه تاتر دوست شده بود. بعد آخرشم یادم نمیاد. پووف...
فردا امتحان دارم. می فهمین که. دقیقا زمان فکر کردن به موضوع های پرت و پلا و بی ربطه.

[Wednesday, October 15, 2008]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]