آدمای کمی هستن که همیشه دوستت میمونن. پاک نمیشن. کماند آدمایی که بوی عطرشون تا همیشه بمونه برات. حتی اون وقتایی که دلت میشکنه ازشون و دلخور میمونی تا مدتی .. این وقتات میگردی تا ببینی چییه این آدمه هست که تو رو دوستش نگه داشته. چییه این آدمه هست که نمیذاره، نمیتونی، نبخشیش؟ وقتی دورهی اون دلخورییه میگذره و میفهمین – هردوتاتون- که دوستیتون آسون این همه سال نیست که مونده و یه دفعه همهی انتظارهای برآورده نشده و خواسته ها میرن کنار و یه چیزی جاشون رو میگیره که هیچ اسمی شاید براش نشه پیدا کرد، اونوقت باز شما با هم دوستین. سرد و گرم چشیدهتر و نزدیکتر حتی ...
کماند آدمایی که میتونی همهی زندگیت رو براشون تعریف کنی و اونا هم بدون قضاوت گوشش بِدن، یا نه. آدمایی که بشه باهاشون هیچی نگفت و همین که سلام میکنی، بفهمن خوب نیستی و صبر کنن تا حرفت بیاد... آدمایی که همهی تو رو خووب میشناسن و حتی میدونن که مدلت وقتی فلان حرف رو زدی چی بوده و این حرفه اینجا معنیاش چیه و یه جای دیگه و توی شرایط دیگه معنیش چی میتونه باشه، آدمایی که فرصت میدن یخت آروم آروم باز بشه و ...
کماند آدمایی که میتونین روبروی هم بشینین و پاهاتون و دراز کنین و چایی و کیتکت بخورین و حرف بزنین و حرف بزنین. از همه چییای مشترکتون، مدرسه و همکلاسیها، خیابونا و بوها و هر چییه دیگهیی که به هم مربوطتون میکنه. حتی اگر همهی حرفاتون و واسه هم از پشت ِ تلفن گفته باشین، شنیدن و حس کردنشون از توی چشمای هم یه مزهی دیگه داره ...
کماند آدمایی که صبحها که از خواب بلند میشی، میتونن مثلِ یه لبخند بزرگ، پهن بشن روی همهیِ روزت ...(
+)