فال کوانتومی با استفاده از نانو قهوه های فلورسانس

در این راهی که من برای زندگی ام انتخاب کرده ام هیچ احتمالی مبنی بر پول دار شدن ام وجود ندارد مگر اینکه برنده جایزه نوبل بشم! هر کسی در این شرایط بی پولی مجبوره (می فهمید؟!) یه فکری به حال زندگی اش بکنه و یه شغل دیگه ای رو برای خودش دست و پا کنه. در این راستا چند وقت پیشا با دوستم شانل که تازه از آرایشگاه برگشته بود و جهت مش موهاش 120 هزار تومن اخ کرده بود صحبت می کردم. می گفت خانومی که شغلش مش کردنه ماهی 8 میلیون درآمدشه. شانل به این فکر می کرد که یه دکون آرایشگری باز کند و به منم قول داد که یه اتاق کوچولو بهم بده تا اونجا بساط فال قهوه راه بندازم. از اونجایی که ملت ما کشته مرده اسم های عجیب و غریب هستند و دنبال یه توجیه می گردند اسمشو می گذارم "فال کوانتومی با استفاده از نانو قهوه های فلورسانس". با استفاده از کلمه های قلمبه و سلمبه توضیح می دم که کاملا از یه روش علمی(اینجوری دیگه انتلکتوال ها هم خجالت نمی کشن که فالشو بگیرند!) که محاسبه کوانتومی است استفاده می کنم و از موقعی که به این موضوع پی بردم کار و حرفه اصلی ام رو رها کردم و به رمالی رو آوردم و بزودی تئوری نسبیت انیشتین رو هم نقض خواهم کرد!! شایعه می کنم که از ناسا بهم پیشنهاد کاری شده بود و در ماه یه رقم نجومی بهم پول می دادند ولی چون وطنم رو دوست داشتم ترجیح دادم اینجا بمونم و به مردم وطنم خدمت کنم!!و با فروتنی اضافه می کنم که اصلا اهل پول و مال و منال دنیوی نیستم و اگه می بینید که پول زیادی ازتون می گیرم بخاطر مواد اولیه و سنتز نانو قهوه هاست.

یادتونه یه بار تو این وبلاگ نوشتم که چند درصد آدما تو کارشون خلاقیت و پویایی دارند؟ و رگ گردن همتون قلمبه شد و گفتین خلاقیت و پویایی کیلویی چند و در مملکتی که مردم از گرسنگی دارند می میرند و به نون شبشون محتاج اند خجالت نمی کشی از این حرفا می زنی؟ حالا دیدین. جان من شغلی خلاقانه تر و فان تر و پول آفرین تر از فال گیری سراغ دارین؟

+

این فنجونی که اینجا می بینید مربوط به یکی از دوستان عاشق پیشه منه. چند وقت پیشا بعد از یه صبحونه دلچسب از ته فنجونامون عکس گرفتیم. اگه جلوی من فنجونش رو بر نگردونده بود فکر می کردم که خودش ته فنجون قلبرو کشیده. ته فنجون من بیچاره انگار باغ وحش بود. یه بزمجه از درخت بالا می رفت و یه جغد تو دهن یه اژدها پی پی می کرد و شعله های آتش از هر طرف زبانه می کشید. دیدم این عکسه رمانتیک تره اینو گذاشتم.

+

خلاصه من از اون شیاد ها نیستم. من کاملا از یه روش علمی استفاده می کنم. هر کی خواست بگه تا منشی ام بهش وقت بده! فقط شرمنده تمام وقتم پر است و از سه ماه زودتر وقت آزاد ندارم. اگه کسی کنسل کرد که کم پیش میاد می گم منشی ام هواتونو داشته باشد. شاید بعدا تو کار انرژی درمانی هم بزنم. کسی از فرداش خبر نداره. :دی

[Sunday, August 05, 2007]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]