خیال نکن نباشی
امروز وقتی با دکتره تو حیاط گلستان لب تاپ به بغل، پشت به جماعت دور نشین نشسته بودیم و به آقا پورفسوره نامه می نوشتیم به همدیگه قول دادیم که اگه سر از دانشگاههای مورد نظرمون در آوردیم این لحظه رو فراموش نکنیم و حتما یکی از تعطیلاتمون رو در ونیز بگذرونیم.
هاها...قرار بود نامه مون تو مایه های مخ زنی و ابراز علاقه باشه ولی نمی دونم چی شد که مضمون نامه هه یه چیزی مثل "خیال نکن نباشی بدون تو می میرم..." عصار شد!

[Tuesday, August 07, 2007]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]