سیزده بدر
برعکس سال پیش که تازه ساعت 12 شب یادم افتاده بود که سیزده بدره، امسال سعی کردم با برنامه ریزی سنت سیزده بدر رو بجا بیارم و بخودم خوش بگذرونم.
اولا اونقد بدم میاد از آدمایی که خودشون نمی نوشند و به بقیه نگاه عاقل اندر .... می اندازند که خدا می دونه. بعدشم اینکه آخه بازی رامی (ورق) با یه سری هم بازی متوسط رو به ضعیف اونم بدون پول بنظر شما اصلا معنایی داره؟ معلومه که نداره! چون یا باید اونقدر کارشون درست باشه که بازی جذابیت پیدا کنه یا اقلا انگیزه پولی وجود داشته باشد در غیر اینصورت موقع بازی پشت میز چرتتون می زنه و وقتی هم پشت سر هم می برید هیچ مزه ای ندارد. بازی پانتومیم هم جواب نداد. (دارم خودمو کنترل می کنم تا آی کیو شونو مسخره نکنم! )
دچار عذاب وجدان شدم! من چقدر بی شعورم. بیچاره ها انقدر سعی کردند که به من خوش بگذره و من انقدر بدشونو می گم. هووم... بذارین یه خوبی گیر بیارم...هان! یه دی جی خدا داشتند که تلافی تمام نواقصشون رو می کرد. :)
خوبی امسال این بود که بعلت بارون جاده کرج بسیار خلوت بود. دیشب دقیقا به همین دلیل گفته بودم که بارون روز سیزده به در خیلی حال میده !

[Monday, April 02, 2007]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]