اگر امپر سیونیست ها دندانپزشک بودند
این نامه یکی از نامه هایی است که وودی آلن در کتاب بی بال و پر به تقلید ازنامه های ونسان ونگوگ نوشته با فرض اینکه او و هم دوره ای هایش دندانپزشک بودند. بنظرم خیلی جالب بود و این نامه رو تقدیم می کنم به تمام کسانی که پیه هنرمندان (هنری های) عزیز به تنشون مالیده! :دی
تئوی عزیز
راستی زندگی هیچ وقت نمی خواهد با من درست تا کند؟ نومیدی مرا از پا در آورده! سرم دنگ دنگ صدا می کند! خانم سل شوویمر از من ادعای خسارت کرده است؛ چون که روکش دندان هایش را آن طور که دلم می خواست ساختم، نه آنطوری که به دهان مضحکش بخورد! درست است! من نمی توانم مثل یک کاسبکار معمولی طبق سفارش کار کنم! من به این نتیجه رسیدم که روکش دندان های او باید بزرگ و موج دار باشد؛ دندان های نامنظم و در هم برهم که مثل زبانه های آتش از هر طرف بیرون زده اند! حالا طرف دلخور است، چون توی دهانش جفت و جور نمی شود. او خیلی بورژوا و ابله است و دلم می خواهد خرد و خمیرش کنم! سعی کردم دندان عاریه اش را به زور توی دهانش بچپانم. اما مثل چلچراغ صد شعله بیرون می زند. با این همه به نظر من زیباست. او ادعا می کند که نمی تواند چیزی بجود! به من چه که او می تواند بجود یا نمی تواند! تئو من دیگر نمی توانم مدت زیادی با این وضع ادامه دهم! از سزان* پرسیدم که حاضر است با هم شریکی یک کارگاه بگیریم؟ اما او پیر و سست است و نمی تواند ابزار را در دستش نگه دارد و باید ابزار را به مچش بست. که با این وضعیت دقتش را از دست می دهد. وقتی هم که دستش توی دهان مریض می رود، بیش تر دندان ها را می شکند تا آن که درستشان کند. چه می شود کرد؟
ونسان*سزان چنان سخت کوش بود که در سال های پیری قلم مو را به مچش می بست و کار می کرد.
[Monday, April 16, 2007]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot