Rosemary's baby
دیشب فیلم Rosemary's baby جناب پولانسکی رو دیدم.وسطای فیلم از شدت اضطراب به پی پی خوردن افتاده بودم. لعنتی شباهت عجیبی به یه سری از کابوس هام داشت. بخصوص آخرای فیلم دقیقا احساس می کردم که تمام اتفاقات از جنس فضای فاز خواب های منه و یکی رفته تو خوابام و فیلم برداری کرده. پووف...
فیلم Intimacy رو هم دیدم. دقیقا هیچ ربطی به کتابش نداشت. یه چیزی از فیلم که اذیتم می کرد لهجه بریتیش اش بود.خیلی مسخره و احمقانه است ولی وقتی لهجه بریتیش می شنوم نمی دونم چرا بی اختیار متن های شکسپیر میاد جلوی چشمم و وقتی می بینم که یکی با اون لهجه غلیظ بریتیش فحش می ده و راه و بیراه از کلمه فاکینگ استفاده می کنه یه جوری معذب می شم! روی هم رفته انتظار داشتم که فیلم بهتری باشه. یه جای فیلم رو خیلی دوست داشتم. اونجایی که عکس جان لنون و کفش های قرمز بچه اش رو بروی هم بودند.خودشم در حالی که این ور اونورش نرده بود به دیوار تکیه داده بود...
[Friday, January 26, 2007]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot