میشولک وار

می دونین چرا از کار کردن و درس خوندن فشرده در حدی که دهنم پلیش اپتیکی بشه خوشم میاد؟ خوب معلومه! برای اینکه بیشتر قدر روزهای تعطیلی رو می دونم. اینکه صبح هر موقع دلم بخواد از خواب بیدار شم. بطور کاملا هپلی با لباس خواب و جوراب حوله ای تو خونه بگردم و میشولک وار روی کاناپه، تخت و کنار شومینه گلوله شم، وقت تلف کنم و برم تو هپروت. عصر هم برم تو برفا قدم بزنم، هات چاکلت بخورم و لذت ببرم. هووم! جاتون خالی :)

+

But do not hide your tears
'Cause they were sent to wash away those years
They were sent to wash away those years...
آقا این آهنگه خداست! سراغ my reticence رفتم اونجا گیرش نیاوردم. جان من خودتون پیداش کنین و حتما گوش کنین.حس عمیقی توش هست که فکر کنم خیلی ها تجربه اش کرده اند. امروز با این آهنگ زندگی کردم، بخصوص با تکه اولش...

+

بازم بین کتاب و فیلم گیر کرده ام. نمی دونم اول فیلم Intimacy رو ببینم یا اول کتابش رو بخونم؟ تجربه ثابت کرده اول کتاب. نه؟

[Friday, December 01, 2006]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]