Closely Watched Trains

An incredible union of earthly humor and baroque imagination.--Milan Kundera

اسم فیلم ایندفعه Closely Watched Trains به کارگردانی Jiri Menzer بود. این فیلم از روی یکی از رمان های جناب بهومیل هرابال عزیز ساخته شده است و جایزه اسکار مربوط به بهترین فیلم خارجی را به خودش اختصاص داده. خیلی جالبه یک جا خوندم که هرابال بعد از این که این فیلم را می بیند اعتراف می کند که این فیلم خیلی بهتر از رمانش است. من که حالیم نیست ولی می گن این فیلم جزو معدود فیلم های موفقی است که از روی کتاب ساخته شده است. این فیلم اتفاقات مربوط به یک ایستگاه راه آهن که در یکی از شهرهای کوچک چکوسلاواکی قرار دارد و به موازات آن حالات و روحیات پسر جوانی (میلو) که در آنجا کار می کند، را به تصویر می کشد. زمان این فیلم به قبل از بهار پراگ یعنی زمانی که چکوسلاواکی تحت اشغال نیروهای آلمانی بوده بر می گردد. طنز و طعنه در سرتاسر فیلم دیده می شه و دقیقا یک فیلم هرابال یه! یعنی هم برای بیینده عادی هم برای بیننده ای که ذهن دقیق تر و پیچیده تری دارد جالبه. در بعضی از جاها خنده را روی لب میاره و تراژیک ترین قسمت فیلم هم جوری به بیننده منقل می شه که آزاردهنده نیست. انگار به تدریج بیننده ر ا برای فینال تراژیک آماده می کند.
در جای جای فیلم هم ارزی بین رهایی جنسی و آزادی سیاسی وجود دارد و نشان می دهد که میلو چطوری بعد از فائق آمدن بر ترس و اضطراب در رابطه جنسی به بلوغ در زندگی سیاسی اش می رسد. که یک جورایی به نظریه فرویدی اندر باب سیاست و سک.س و هنر،... اشاره می کند. (اینو من دقیق نمی دونم ولی خانومی که روانشناسی خونده در موردش صحبت کرد که برای من خیلی جالب بود)
یکی از جنبه های جالب فیلم نشون دادن عادی شدن مرگ در آن دوره است. ترنی که رد می شه و حاوی توده از جسد روی هم است. (سر جسدی که کنار پاهای دیگری است) صحنه خودکشی میلو که منو شدیدا یاد صحنه خودکشی در داستان کوتاهی از عشق جناب کیشلوفسکی انداخت.

من که خیلی از این فیلم خوشم اومد.

+

اگه حوصله داشتین یه نگاهی هم به این دو تا بندازین.

Closely Watched Trains

Bohumil Hrabal - the Close Watcher of Trains

[Wednesday, October 11, 2006]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]