match point

دیروز فیلم match point جناب وودی آلن را دیدیم. دلم می خواست عکسی که اینجا می گذارم از زمین تنیس باشد و عکسی بهتر از این گیر نیاوردم. اگر اهل ورزش تنیس باشید حتما می دونید که مچ پوینت موقعیتی در بازی تنیس است که توپ به تور برخورد می کند و برای یک لحظه تو هوا دقیقا روی خط تور معلق می موند. در این لحظه احتمال اینکه توپ به هر کدوم از طرفین بیفتد یکسان است. بالاخره توپ به یک طرف می افتد اما فقط شانس مطلق است که این وسط باعث می شه که در یک طرف زمین بازنده (بدشانس) و در طرف دیگر زمین برنده (خوش شانس) قرار داشته باشد. جناب وودی آلن با نشون دادن توپی که بالای تور در حال رفت و بازگشت است فیلم را شروع می کند و در یک لحظه که توپ به تور برخورد می کند و در بالای تور معلق می موند، فیلم را ثابت نگه می دارد. یعنی نشون نمی ده که توپ به کدوم طرف می افتد. در آخر فیلم صحنه ای وجود دارد که کریس (این آدمی که همه اعتقاد دارند که خوش شانس است) حلقه ای را به سمت رودخونه پرت می کند.حلقه تو هوا چرخ می خورد و به حصار کنار رودخونه برخورد می کند و به رودخونه نمی افتد. که بعدا این اتفاق به نفع کریس تموم می شه و نشون می ده که شانس با او همراه بوده. به نظر من جناب وودی آلن با ثابت نگه داشتن توپ در اول فیلم می خواد قضاوت را به عهده بیننده بگذارد که کدوم یک از طرفین خوش شانس است. یعنی کریس واقعا آدم خوش شانسی بود؟! همه اعتقاد داشتند که آره ولی من می گفتم نمی دونم!

یک نکته ای را یکی از دوستان که خیلی وارده متذکر شد که کف هممون برید. بعد از اون صحنه ابتدایی معلق موندن توپ در هوا، نشون می ده که کریس از فنسی عبور می کند ( که خیلی شبیه تور زمین تنیس است) و وارد خونه ای می شه که به دنبالش شانس های متعددی به او رو می آورد. این ور فنس یا اون ور فنس؟ (تیریپه بودن یا نبودن، مساله این است بخونینش!)
واینکه چرا برای نشان دادن این موقعیت به جای تور تنیس از تیر دروازه (بازی فوتبال) استفاده نکرده بود؟ چون تنیس بازی مربوط به یک جفت است و وجود شانس یا بدشانسی را بین این دو نفر میخواست نشون بده.

+

1) فیلم به مساله شانس، خیانت، حرص و جاه طلبی، شهوت و هوس پرداخته بود. البته تاکید روی شانس بود و نشون می داد که چقدر بقیه چیزه، مثل استعداد، پول، هوش... می تونن در مقابل شانس، پ ش م باشند. همین دو تا صحنه فیلم که در بالا گفتم کافی بود که این فیلم را از تمام فیلم های دیگری که به این مسائل پرداخته اند متمایز کند و باعث بشه که بگم جناب وودی آلن عجب جوونوریه! :X

2)ضمنا اون دختره شیربرنج که تو فیلم دختری با گوشواره های مروارید بازی کرده بود کلی تو این فیلم جیگر و دلربا شده بود! جل الخالق ...

3) در وجود هرکسی یک قاتل بالفطره وجود دارد! شما هم جزو استثنا ها نیستید، حواستون باشه! گفته باشم...
از اینکه متوجه اون تیریپ جنایت و مکافات هم شدم و اینکه در آخر فیلم کریس غم اندیشناک به بیرون نگاه می کرد هم کلی حال کردم...

4) خیانت موضوعی است که بسیار جای بحث دارد و همه علاقمندند که در موردش صحبت کنند. ولی من اعلام می کنم که در این زمینه به مرحله سیب زمینی بودن نائل شده ام و هیچ احساسی ندارم. کلمه ای هم از دهنم بیرون نمیاد. احساساتم را نمی تونم توضیح بدم فقط می تونم سه تا سیگار نان استاپ وقتی پشتم به همه است بکشم و با دیدن من هم یک بنده خدایی که جلوم نشسته عصبی بشه و یک ظرف خربزه را نان استاپ تموم کند!

+

یک صحنه ای از فیلم را خیلی دوست داشتم. دختره می خواد هنرپیشه بشه و می ره یک جایی برای تست یا اجرا . قبل از اینکه وارد اونجا بشه کریس را می بیند و می گه که اعتماد بنفس اش کاملا از بین رفته و استرس دارد. بعد که از اونجا میاد بیرون با کریس می رن یک جایی و درینک می زنن. بعد دختره راحت تر حرف می زند. اینم از دیالوگش:

“Men think I may be something special,” Nola informs Chris during an early meeting.

“Are you?” he asks.

“No one’s ever asked for their money back,” Nola responds, exhaling a plume of cigarette smoke.

بعدش کریس بهش می گه که چرا این همه اعتماد به نفس را وقتی برای اجرا می رفتی نداشتنی؟ !!

این قسمت دیالوگ را بطور کامل رو نت پیدا نکردم.فیلم را هم ندارم که بهش رجوع کنم.این منتقد های احمق فقط این قسمتش را نوشته بودند. بقیه اش را مجبور شدم از ته ذهنم بکشم بیرون.

+

معنی دقیق match point در کامنت دونی موجود می باشد.

[Sunday, September 03, 2006]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]