یادمه سال چهارم دبیرستان با چند تا از دوستانم کلاس کنکور می رفتیم. هر دفعه قرار بود پدر یا مادر یکی مون ما را به کلاس ببرد. یکبار پدر یکی از دوستانم در ادامه جکی که یکی از بچه ها تعریف کرد، حرفی زد که من را خیلی ناراحت کرد و هیچ وقت فراموش نکردم. ایشون که دکترای شیمی دارند و جزو افراد تحصیل کرده ی این مملکت هستند، اعتقاد داشتند که در محل کارشون و اطرافشون تا حالا، ترک تحصیل کرده ندیده اندو اکثر ترک ها یا بقال هستند یا مستخدم! حرف خیلی سنگینی بود بخصوص برای منی که پدر بزرگم 70 سال پیش در تبریز پزشک بوده یا اینکه مادربزرگ 87 ساله ام تحصیلات آکادمیک دارد. یادمه در حد خودم دفاع کردم از تمام کسانی که دوستشون دارم، از فرهنگی که دوستش دارم و غنی است، از زبان و لهجه ای که دوستش دارم و احساس می کردم با این حرف بهشون بی احترامی شده و بعد از اون ماجرا دیگر سوار ماشینشون نشدم.
دو چیز خیلی آزاردهنده است. یکی اینکه به قول
میرزا امروز توهین به ترکها دیگر یک شوخی یا توهین نیست، پست شمردن تبدیل به یک باور شده است، در برخوردها ناخودآگاه بروز پیدا میکند، یک پیشزمینهی ذهنی شده است.من خودم خیلی وقتا شاید جک بگم یا اگر کسی جکی را تعریف کند ناراحت نمی شم ولی زمانی که احساس کنم موضوع از حد یک جک گذشته و طرف انگار خودشم باورش شده و دیگه کار به تمسخر کردن و پست شمردن کشیده شده ناراحت می شم و مجبور می شم موضع گیری کنم. این مساله جک ساختن پیشینه تاریخی دارد. در زمان عبید زاکانی هم همین جک هایی را که الان برای ترک ها می سازند و صفت هایی را که به ترک ها نسبت می دهند را تماما به خراسانی ها نسبت می داده اند. چون در آن برهه تاریخ خراسان از نظر موقعیتی در حالتی بوده که وضعیت تجارت و اقتصاد در آنجا پررونق بوده و بخاطر همین خراسانیها بیشتر مورد توجه بوده اند. دلیل دیگر وجود این جک ها از تفاوت زبان ها و ترجمه لغت به لغت آن ناشی می شود نه از کمبود هوش یا عدم فرهنگ ترک ها. فکر کنم کمتر کسی بتوند هوش ترک ها و کارآمدیشون را انکار بکند. دوست ندارم اصلا وارد بازی ای ما و شما بشم ولی بعضی وقت ها آدم خواهی نخواهی سوق داده می شه.
موضوع آزاردهنده دیگه این است که شخصی که به عنوان یک آدم تحصیل کرده و فرهیخته مملکت شناخته شده و کلی طرفدار دارد و سرمشق خیلی هاست به خودش اجازه بدهد که آن کاریکاتور را بکشد. راستش تا موقعی که خودم متن و تصویر مربوطه را نخوانده بودم فکرنمی کردم موضوع انقدر برخورنده باشد. در هر صورت بنظرم کاملا توهین آمیز بود. اگر مانا نیستانی آدم عامی یا بی سواد و نا آگاه بود، انقدر باعث خشم ترک ها نمی شد و کار انقدر بیخ پیدا نمی کرد. اینجور که پیداست شعور به هیچ کدوم از معیارهای فرهیختگی ربطی ندارد.
+
میرزا متن قشنگی را نوشته است. پیشنهاد می کنم یک سری بزنید.