با کمال شرم و شادی و آزادی
سرور ارجمند با کمال شرم و شادی و آزادی
رسیدن پیروز روز، نوروز باستانی را حضور ذیسرور آنجناب
درود های شایان میفرستم
ت.ز

دیدم فشار عصبی این روزا زیاد شده است. فقط تعقیب اخبار مملکت عزیز کافی است تا آدم بحد جنون عصبی شه، حالا اگر بدبختی های شخصی هم اضافه بشه که کار به بیمارستان روزبه دیر یا زود می کشد. فرصت را غنیمت شمردم :D و متن یک کارت تبریک عید را که در سال 1333 (یعنی پنجاه سال پیش) یکی از دوستای پدرم بهش داده براتون نوشتم. (احتمالا این آقا 17 ساله بوده است) . قدیما مد بوده که برای تبریک عید کارت چاپ می کردن.من که از شدت خنده کف آشپزخونه ولو شده بودم. خیلی سعی کردم بفهمم وقتی اینارو می نوشته چی تو مغزش می گذشته. نتونستم هیچ ربطی بین کلمات و جمله هاش پیدا کنم. انگار هر چی لغت بلد بوده پشت سر هم ردیف کرده است. ما هنوز با آقای ت.ز رفت و آمد داریم. در رشته خودش چندین تالیف دارد و بسیار آدم با سوادیه. تصمیم گرفته ام با بدجنسی تمام این کارت رو به بچه هاش بفروشم!

[Monday, February 06, 2006]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]