انسان های ناسپاس
امروز صبح وقتی خونمون را دور می زدم تا به کوچه اصلی برسم با یدونه سگ بیچاره شاخ به شاخ شدم. دو تاییمون مثل سگ ترسیدیم!یک لحظه مکث کردیم، همدیگرو نگاه کردیم و بعد هرکدوم از کنار هم رد شدیم و به راهمون ادامه دادیم. وقتی چند قدم دور شدم، برگشتم پشتم را نگاه کردم. دیدم زبون بسته یواشی قرصه قلبشو درآورد گذاشت زیر زبونش!

+

ما آدم ها انسان هاي ناسپاسي هستيم . چون هر روز صبح كه از خواب بيدار مي شويم خدا را به خاطر آنكه ديگر به مدرسه نمي رويم ، شكر نمي كنيم!

"وودی آلن" (+)

+

از هرگونه حالت بلاتکلیف،شل کن سفت کن و دمدمی همیشه بدم میومده که شامل اوضاع آب و هوا هم می شه. یا سرده سرد یا گرمه گرم. آدم تکلیف خودشو می دونه!
برف امروز چسبید. :)

[Saturday, January 21, 2006]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]