بارون درخت نشین

در تاکسی نشسته بودم، شاید داشتم به برادرم فکر می کردم. دقیقا پروسه ذهنیم یادم نمی یاد که شدیدا بیاد کتاب "بارون درخت نشین" (نوشته ایتالو کالوینو نویسنده ایتالیایی) و شخصیت بارون افتادم.

کتابی پر از ماجرا، افسانه و حماسه و شخصیتی که از سنت های کهنه و قیدهای بی چون و چرای اجتماعی می گریزد و شیوه ای از زیستن را برای خود بر می گزیند که دیگر کوچکترین همانندگی با زندگی مردمان ندارد. زمین سفت و آشنای زیر پا را رها می کند و به زندگی در پیچاپیچ و لرزان درختان می رود. فاصله گرفتنش از زمین برای دوری جستن از مردم نیست. به عکس، پنداری در جستجوی میدان دید گسترده تری به میان شاخ و برگ درختان می رود تا همه چیز را بهتر و بیشتر ببیند، تا بهتر بتواند به آنچه برایش شورش کرده است عمل کند. *

تمام جذابیت بارون ها بخاطر خصلت ها و پارامترهای خاص شخصیتی شون است که منجر به بشکل گرفتن بارون درخت نشین می شود و باعث تفاوت آنها و سایر آدم ها می شود. از طرفی جذابند و از طرف دیگر همین خصلت درخت نشینی شون در تمام دوره های زندگیشون باعث مشکل آفرینی برای خودشون و بخصوص اطرافیانشون می شود که بخاطر همین پارامترها بارها و بارها مورد بازخواست قرار می گیرند.

بعد از مدتی که از خواندن این کتاب می گذشت، تازه ازش خوشم آمده است. این حالت برام خیلی پیش می آید. انگار یک گوشه ذهنم برای خودش زندگی می کند. همونجا جا می افتد، طی نشخوارهای مغزم رو می آید و خودش را نمودار می کند.
داشتم به این فکر می کردم که تمام آدم های مهم زندگی من بنوعی بارون درخت نشین بوده اند.

*پاراگراف دوم از مقدمه مترجم (مهدی سحابی) همین کتاب

[Tuesday, December 27, 2005]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]