یک جمعه
نوری زاده از تراژدی رستم و سهراب می گه. یادمه بابام شاهنامه می خوند. برادرم حفظ می کرد و تو کودکستان به خورد بچه ها می داد. همه رستم صداش می کردنو همشونو مرید و عاشق خودش می کرد. الانم همینجوریه. مهره مار داره. هردفعه یک چیز نو تو آستینش داره.منم یاد گرفته بودم سوزن ته گرد را آهن ربا بکنم. صدامو ضبط کردن که عین معلما توضیح می دم که چجوری سوزن ته گرد آهن ربا می شه. هوا سرده. ولی هیچ سوزی مثل سوزای اونموقع دربند نمی شه. سگ همسایه آلمانیمون عوعو می کرد. شب به شب مامانم دعا می کرد برف نیاد تا صبح بتونه ماشین را در بیاره. بعضی وقتام ماشینی که گازوییل می آورد توی کوچه گیر می کرد و بعد از اون راننده اش توبه می کرد دیگه اونورا نیاد. برف میومد. گلوله برف درست می کردمو روی دیوار اسممو می نوشتم.یادش بخیر عاشق مبصری بودم. یه صلیب روی تخته می کشیدم ، یه ورش بدها یه ورش خوبها. تمام پولمو عکس برگردون می خریدمو به بچه ها می دادم. صدای تنفسای بابام با آسم یار میاد. توی دلم ضعف می ره. نمی دونم یه جورایی ته دلم براش می سوزه. مامانم می گه از بس که گچ خورده. قیافشو می تونم تصور بکنم. با اون قد بلندش صاف وای می سه، سینشو صاف می کند و شروع بتدریس می کنه.خودش می گه سر کلاس که میرم تنها چیزی را که نمی فهمم گذشت زمانه. خوش به حالش. کانالو عوض می کنم. سریال ترکی. اگه وسطش دستشویی بری و برگردی سریال کون فیکون شده. بچه هه حروم زاده می شه. چند نفر میمیرن و جاش چند نفر زنده می شن.گردن و دست راستم درد می کنه، تیر می کشه. یکی از این بالشای مسافرتی بستم به گردنم و عین روح سرگردان تو خونه قدم می زنم. فکر نمی کنین یه ذره برای آرتروز زود باشه؟ می گه صاف نمی شینم. خوب اگه منم پیانو می زدم صاف می شستم. اونموقعی که یوگا می کردم و خودمو گره می زدم از این دردا نداشتم. البته اونوقتا مثل حالا عین هاپو کار نمی کردم. هیچ نوع موسیقی ای نمی تونم گوش بدم. تپش قلب می گیرم. از اون تپش های قلبی که صبحا وقتی بیدار می شم کلافه ام می کند و از شدت استرس از جام نمی تونم بلند شم. اگه دست من بود تعطیلی را از جمعه ها برمی داشتم و یه روز دیگرو تعطیل می کردم. دق کردم. دلم گرفت. آخه مگه یه روز هفته چقدر می تونه گنجایش دلگیری رو داشته باشه.

آره داشتم چی می گفتم
بنویس...


[Friday, November 11, 2005]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]