دایره و چهار گوشه
نباید ظهور مداوم دایره و چهار گوشه را در پاره ای آثار انتزاعی امروزی کم اهمیت دانست. چهار گوشه، تعدادی چهار گوشه و مستطیل و یا مستطیل و لوزی در هنر نوین همانقدر رایج است که دایره. پی یت موندریال هلندی، استاد ترکیب های هماهنگ ( و از نظر من ترکیب های موسیقیایی) چهر گوشه است.
در یکی از تابلو های واسیلی کاندینسکی با تعدادی گوی یا دایره های رنگین حباب گونه بر می خوریم.
در تابلوی" طبیعت بیجان با گلدان های گل لادن" هانری ماتیس یک کره سبز در مرکز تابلو بر روی یک دیرک سیاه خمیده قرار گرفته است و بنظر می اید تعداد زیادی برگ، لادن را دایره وار بخود جذب کرده است. کره سبز بخشی از یک شکل مستطیل را که گوشه سمت چپ بالایی آن تاخورده پوشانده است. کمال هنری این تابلو سبب می شود به آسانی فراموش کنیم که در گذشته این دو نمایه ی انتزاعی (دایره و چهار گوشه) با یکدیگر وحدت داشتند و بیانگر یک جهان اندیشه و احساس بوده اند. البته تمام کسانی که به این نکته توجه دارند و به مفهوم این تابلو می اندیشند، در آن به عناصر لازم برای تفکر دست میی یازند. اگر چه در این تابلو دو شکلی که از آغاز زمان همواره وحدت داشته اند از یکدیگر جدا شده و یا بگونه یی نا متجانس به یکدیگر پیوند خورده اند، اما وحدتشان کمتر از گذشته نیست و با یکدیگر تماس دارند.
"دایره نماد روح است. (افلاطون خود روح را همانند یک کره می انگاشت.) چهارگوشه ( و اغلب مستطیل) نماد های ماده ی زمینه، جسم و واقعیت هستند. در بیشتر آثار هنری نوین میان این دو شکل ابتدایی یا اصلا رابطه یی وجود ندارد و یا اگر داشته باشد بسیار سست و اتفاقی است. و جدایی آن ها از یکدیگر بیاگر نمادین حالت روانی انسان قرن بیستم است. روح انسان ریشه های خود را از دست داده و در آستانه ی از هم گسیختگی روانی قرار دارد. "
"انسان و سمبولهایش"
+
تابلو 1 :Flowers and Ceramic Plate (Henri Matisse)
تابلو 2 : Several Circles (Vasily Kandinsky )
تابلو 3 : Composition (Piet Mondrian)
[Friday, September 09, 2005]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot