وقتی چند شب متوالی نقش دختر خانواده را بازی می کنم و در مهمانی های اقوام یا دوستان که میانگین سنی مهمانان یک چیزی از order پنجاه، شسصت ساله شرکت می کنم تا از تنهایی فرار کنم ، یعنی حالم خیلی خرابه!
وقتی روزی چند تا سریال را در ماهواره که دیدن هر قسمتشون حداقل حدود 10 تا intelligence quotient را کم می کند و علنا با IQ نسبت عکس دارد تعقیب می کنم ، یعنی حالم خیلی خرابه!
وقتی روزی سه بار لاک ناخن هامو پاک می کنم و رنگ دیگه ای می زنم و آخرش هم راضی نیستم، یعنی خیلی حالم خرابه!
وقتی بعد از یک ماه شروع کتاب خشم و هیاهوی فاکنر هنوز پنجاه صفحه بیشتر نخواندم و اسامی کاراکتر های کتاب را قاطی می کنم، یعنی حالم خیلی خرابه!
وقتی دلم می خواد به یکی زنگ بزنم و برای زنگ زدن مکث می کنم، کسی به ذهنم نمی رسه و گوشی ام تو دستم خشک می شه و فکر می کنم هیچ کی دوستم نداره، یعنی حالم خیلی خرابه!
اگه نوشته های وبلاگم تبدیل به غرغرنامه بشه، یعنی حالم خیلی خرابه!...

[Saturday, June 18, 2005]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]