گوپتیس گوپتیس
پس از یک ماه دوندگی و شستشوی مغزی استاد راهنما و با استفاده از لم پاندول شدن (آویزون شدن) ، بالاخره صاحب یک اتاق خیلی خوشگل در دانشگاه شدم. از اونم بالاتر اتاقم یک کامپیوتر دارد که به اینترنت وصل است. لازم دانستم قبل از به چرخش در آوردن چرخ های تحقیقات کشور این پست را بنویسم تا بدین وسیله مراتب شادی و شعف خود را به دوستان اعلام دارم. D: از صبح تا حالا آبدارچی های عزیز مشغول تمیز کردن اتاق و منم کار نظارت را به عهده گرفته بودم. فکر کنم آبدارچی ها از این به بعد سایه ام را با تیر می زنند!
حالا که تحویلم گرفته اند می خواهم درخواست بعدی ام را مطرح کنم. درخواست ام شامل یک جفت اسکیت می باشد که پیاده روی های متوالی و گزکردن های طاقت فرسا دردانشگاه و بین ساختمان های مختلف دانشگاه را تسهیل می بخشد و در وقت اینجانب صرفه جویی و درمراتب بالاتر به نفع این مرزو بوم می باشد. : ))
مثل اینکه راستی راستی خیال برم داشته! ;)
[Monday, April 18, 2005]
[
Link] [
]
CopyRight © 2006 Takineh.blogspot