برنامه اينگليسي بود و پر از مصاحبه با زنها و مردها از همه مدل و همه قشري و عده اي هم محقق در اين زمينه ( زمينه اش را به زودي مي فهمين ) بعد يه خانومه را نشون داد که گفت ظاهرا معتبر ترين آدمي هست که مي شه در اين زمينه باهاش مصاحبه کرد!!! يعني که کلي در اين زمينه مطالعه کرده و تحقيق وکلاس داره و .... اسم خانومه بود Betty Dodson و کلي مسن بود و قيافه قوي و باحالي داشت . Betty Dodson Ph.D. is devoted to erotic sex education and masturbation, promoting sexual freedom, and liberating orgasms.

اما چيزي که توجه من رو جلب کرد اين بود که با تقريبا بيست تا زن و بيست مرد مصاحبه مي کرد و با همين خانوم و يه عده صاحب نظر ديگه در اين زمينه و غير از مردها که اکثريت فکر مي کردند زنها به ارگاسم مي رسند . همه زنها مدعي بودند که بامردها به ارگاسم نمي رسند و فقط براي اينکه به مردها احساس خوبي بدهند همه اش Fake است !!!يعني رسما دروغ مي گن. رسما الکي به خودشون قوس و قرح مي دن و آه و اوه مي کنن. بعضي ها که توي مصاحبه مي گفتن، وقتي طرف سعي مي کنه که کمک کنه ولي بلد نيست ما الکي اداش رو در مي ياريم که زودتر خلاص شيم بريم بخوابيم !!!!بعضي ها که مي گفتن براي اينکه طرف دوست داره که ببينه که من هم ارگاسم مي شم ! اين ديگه آخرشه که پسره دوست داره لذت دختره مورد علاقه اش رو ببينه اما دختره به جاي صادق بودن و راهنمايي کردنش بهش دروغ مي گه ! ( شايد به اميد اينکه نفر بعدي نگفته بلد باشه !)اما واقعا ديشب فکر مي کردم که حالا غير از بعد جسمي اش و لذت جسمي و روحي که يک ارگاسم واقعي براي يک زن مي تونه داشته باشه وزنها با دروغي که مي گن اون رو از خودشون دريغ مي کنند، اصل فاجعه اينجاست که اين دروغ در خصوصي ترين و دونفره ترين بخش رابطه گفته مي شه . من مي دونم که براي ما زنها عشق و امنيت و احساس خوبي به رابطه و ديگري دادن خيلي مهمه . اما اين دروغ گنده چرا ؟ آيا خيلي از ما زنها نه تنها اين لذت را Fake مي کنيم بلکه يه عالمه از کارهايي که مي کنيم و تا مدتها به پشتوانه احساس شور و شعف اوليه انجام مي ديم و سر خودمون و طرف مقابلمون کلاه گنده اي مي ذاريم . براي همين نيست که اکثر مردها بعد از مدتي فکر مي کنند که زنهاي غر غرو و ناراضي دارند و ديگر از آن دختر و زن باحال اوليه خبري نيست و برعکس اکثر زنها بعد از مدتي از بي اعتنايي مردها مي نالند که نسبت به خواسته هاي اونها عميقا بي اعتنا هستند؟ من قبول دارم که مردها بايد ياد بگيرن که چه جوري نيازهاي عاطفي و جسمي و روحي زنها را مرتفع کنند اما واقعا وقتي که خود زنها از ساده ترين نياز خودشون يه چيز دروغي و پيچيده مي سازن و جسارت بيان خواسته ها و لذات خودشون را شبيه به وقاحت و پرده دري مي دونن و بدتر از همه ترس از دست دادن باعث مي شه که صادق نباشن ، مردها ديگه چي کار کنن ؟! معلق بزنن ؟!!!اينکه يک زني حتي در نقش همسر يا دوست بعد از هزار سال رابطه عاطفي و عاشقانه هنوز که هنوزه يک بار هم لذت واقعي را کنار طرفش نبرده و هميشه اين رو به يمن بقيه بخشهاي مثبت رابطه پنهان مي کنه ، يه جورايي شبيه به يک دروغ گنده نيست ؟ يعني اگر يه مردي عين اين کار رو بکنه و الکي فيلم بازي کنه و واقعا لذت واقعي رو نبره خود ما احساس بدي بهمون دست نمي ده ؟ احساس خيانت ؟ عين اکثريت مردهاي سنتي و به شکلي مذهبي که با اين تابو به سر مي بردند که حتي کنار زن خودشون هم نبايد لذتي را تجربه کنند. بعد هزار قصه و قصيده در باب آن سيه چشم و قد و بالا و ... نوشته ميشه .يک طرفه به قاضي نمي رم . مي دونم که تاريخ و مذهب و سنت و همه و همه هميشه دست به دست هم داده و دست به دست مردها داده که اصولا از زن يا معشوق جذابي بسازه که قابل همسري نيست و يا مادري بسازه که قابل لذت جويي نيست و جاش تو بهشته و کارش بچه بزرگ کردن و فداکاري. اما الان قصه فرق مي کنه . خيلي از پسر ها حداکثر کاري که مي کنن اينه که فيلم پورنو نگاه مي کنن و بعد هم همون الگو را پياده مي کنن و دختر ها هم همون اداها و همان آه و اوههاي تقلبي را تکرار مي کنن . اما اوني که اين وسط واقعا مي دونه که چه اتفاقي داره مي افته دختره است . مگر پسره در تمام مدت يه دستگاه دروغ سنج همراه داشته باشه .
بگذريم .
اون چيزي که در پشت همه اين حرفها براي من خيلي مهمه اينه که همه ما يه جورايي با بخش زيادي از انرژي مفيد و هر روزه خودمون را صرف روابطمون مي کنيم . از هر جنس و مدلي که باشه . اين وسط بزرگترين خيانت در حق خودمون اينه که همه اين انرژي رو صرف چيزي کنيم که آخرش نمي تونيم توش خودمون باشيم و صادق باشيم ! يه ذره اين درد همه ما نيست ؟!!!اون ته ته ، توي تنهايي مطلق با خودمون که صادق صادق باشيم ، چند تا پارامتر مي تونيم بشمريم که در روابطمون دوست نداريم و هر فقط پذيرفتيم که بايد باشند و چشممون رو روشون بستيم ؟!! حالا گيريم که اين هم درست باشه که هيچ گلي بي خار نيست و هيچ آدمي بي عيب نيست و ... اما چه ربطي داره واقعا ؟!جدي جدي يه عالمه درد مشترک ما اين نيست که توي روابطمون داريم خفه مي شيم ريز ريز و خيلي احساس تنهايي مي کنيم ؟ مخصوصااين احساس تنهايي در روابط .... واه واه اين که دقيقا يعني که دو طرف رو راست نيستند و يه جاي کار که مي لنگه رو از روي ترسهاشون پنهان مي کنن. حالا ترس مذهبي ، سنتي ، ترس از دست دادن ، ترس از دست دادن چهره موفق و موجه هميشگي و .... در صورتي که اگر يه رابطه اي صادقانه باشه هر مشکلي هم داشته باشه . مال دو سر رابطه است و نه اينکه يه سر رابطه فکر کنه که يا داره حلش مي کنه و يا داره تحملش مي کنه و يا از همه بدتر داره از خود گذشتگي مي کنه !”

از وبلاگ نهایت

[Saturday, February 12, 2005]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]