ما زمان داریم، آرام باش
روبرویم ، زانو به زانویم بنشین
بگذار برق چشمهایت را ببینم و دوباره و دوباره مطمئن شوم که دوستم داری،
بگذار نگا ه هایمان، دستهایمان، همدیگر را نوازش کنند.
آنگاه به چشم هایم نگاه کن و هر چه دوست داری بگو،
خودت هم می دانی که حرفهایت را شرابوار می نوشم.
برایم حرف بزن،
اگر گله ای داری، به چشمها یم نگاه کن و برایم باز گو.
من همیشه بگوشم.
به چشم هایم نگاه کن!
مطمئنم خیلی از ناراحتی هایت از یادت می رود،
و خیلی از مشکل ها حل می گردند.
چون برق چشم های من هم به تو می گویند که دوستت دارم!
ما زمان داریم ،
آرام باش،
به آرامی آبی، رنگ من و نوالیس.