the bear inside of me
خرس درونت هنوز نمرده! اینو کسی بهم گفت که نمی تونم نسبت به حرفاش بی تفاوت باشم. همیشه هر حرفی می زنه نمی تونم سرسری ازش بگذرم و به فکر وادارم می کند.
اونایی که فیلم legends of the fall را دیدند منظورشو خوب می فهمند.

با خودم می گم :خرس درونم نمرده؟! مدتها بود که فراموشش کرده بودم و بهش فکر نمی کردم.

فکر می کردم مدتهاست که مرده. شاید تو خواب زمستانی بوده. شایدم دارد نفس های آخرش را می کشد و به خاطر همین الان خودش را به در و دیوار می زند. یعنی می شه خرس درونی ام برای همیشه بمیرد؟ فکر کنم مدتی آروم می شه و برای اینکه هر از گاهی ابراز وجود کند پنجه هاشو نشون میده.

تازه دارم می فهمم که چرا مدتها بود که وجودش را فراموش کرده بودم. بعضی ها توانایی اینو دارند که خرس خفته منو بیدار کنند و دوباره فعالش کنند. مثل یک ویروس خفته که هر لحظه می توند فعال بشه.

نمی دونم خرسم با چه چیزی آروم می شه؟ محبت؟ سلطه؟ جنگ ؟ شکست؟ ظفر؟ انکار؟ گذشت؟ رقابت؟ رفاقت؟ تنهایی؟ ...
نمی دونم اگه آروم بشه احساس خوشبختی می کنم یا نه؟!
نمی دونم وجودش تا چه اندازه خوب و تا چه اندازه بده؟


[Tuesday, November 30, 2004]   [Link]   [ ]

CopyRight © 2006 Takineh.blogspot





[powered by blogger]